آل ابی‌الجعد

آل ابی‌الجعد
اطلاعات کلی
وجه نام‌گذاری انتساب به ابی‌الجعد
منشعب از قبیله اشجع
بنیانگذار رافع بن سلمه
مذهب شیعه
مکان استقرار کوفه
ویژگی گروهی از اعضای آن به روایت حدیث شهرت دارند
شخصیت‌ها
مشاهیر رافع بن سلمه


آلِ اَبی الجَعْد، خاندانی شیعی مذهب که گروهی از اعضای آن به روایت حدیث شهرت یافته‌اند. نام آورترین فرد این خاندان رافع بن سلمه است. وی «‌ثقه»، از «‌طبقه هفتم‌» و از یاران امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) بوده و از ایشان روایت حدیث کرده است.

خاستگاه

اینان از قبیله اَشْجَعْ بودند که در تبارشناسی قبایل عرب، شعبه‌ای از غَطَفان به شمار رفته است. به همین جهت آل ابی الجعد را بیشتر «‌اشجعی‌» و‌ گاه نیز «‌غَطَفانی‌» می‌خوانند. ایشان طی دهه ۲ تا ۴ قرن اول قمری از تاریخ بنای کوفه تا خلافت امام علی(ع) به کوفه کوچ کردند و از این رو، نسبت «‌کوفی‌» نیز دارند.

نسب

از نیای این خاندان که ابوالجعد رافع بن سَلَمه نام داشته، اطلاعی در دست نیست. تنها می‌دانیم که در عصر جاهلی و اسلام زیسته است. برخی او را در شمار صحابه یاد کرده‌اند، اما او از حضرت علی(ع) و ابن مسعود روایتِ حدیث کرده است.

فرزندان رافع

۳ تن از پسران و چند تن از نوادگان او نیز از راویان حدیث بوده‌اند. ۳ پسر ابوالجعد (زیاد، سالم و عبید) را غالباً از یاران امام علی (ع) و «‌ثقه‌» دانسته‌اند مستند علمای رجال در این امر نیز قول نَجاشی است که همه خاندان را «‌ثقات‌» خوانده است.

سالم از هر دو تن دیگر مشهورتر است. وی را‌گاه «‌کثیرالارسال‌» (ارسال، حذف نام صحابی از سلسله سند، که موجب ضعف حدیث می‌شود) و از «‌طبقه سوم‌» دانسته‌اند و تاریخ وفاتش را ۹۷ق یا ۹۸ق، یا حتی ۱۰۰ق یاد کرده‌اند. نیز او را، از نظر عمر درازی که داشته، هم از اصحاب امام علی(ع) و هم از خواص امام سجاد(ع) (د ۹۴ق/۷۱۳م) شمرده‌اند. عُبید را هم در «‌طبقه سوّم‌» نهاده‌اند.

نام آورترین فرد خاندان

نام آورترین فرد این خاندان که موجب شهرت دیگران نیز گردیده، رافع بن سلمه است، هرچند که از زندگی او نیز چندان اطلاعی در دست نیست. وی «‌ثقه »، از «‌طبقه هفتم‌» و از یاران امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) بوده و از ایشان روایت حدیث کرده است. از آنجا که او را‌ گاه «‌بصری‌» گفته‌اند می‌توان پنداشت که زمانی در بصره سکونت داشته است.

منابع

  • اردبیلی، محمدعلی، جامع الرّواه، بیروت، دارالأضواء، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۳۱۵، ۳۳۵، ۳۴۷.
  • امین، محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتّعارف، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۸۸، ج۶، ص۴۴۶، ج۷، ص۷۵، ۷۶، ۱۷۴.
  • بحرالعلوم، محمدمهدی، رجال، تهران، مکتبه الصادق، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۶۹-۲۷۱.
  • حلی، علی بن داود، کتاب الرجال، به کوشش جلال الدین محدّث ارموی، دانشگاه تهران، ۱۳۴۲ش، صص۵، ۱۴۹، ۱۶۶.
  • خاقانی، علی، رجال، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ق، ص۱۱۷.
  • خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۲م، ج۴، ص۴۲۳.
  • قهپایی، علی، مجمع الرّجال، قم، اسماعیلیان، ۱۳۸۴ق، ج۳، ص۵، ۶۵، ج۴، ص۱۱۳.
  • مامقانی، محمدحسن، تنقیح المقال، نجف، ۱۳۵۲ق، ج۱، ص۴۲۲، ۴۵۴.
  • مدرّس، محمدعلی، ریحانه الادب، تبریز، ۱۳۴۶ش، ج۸، ص۴۲۸-۴۲۹.
  • نجاشی، احمدبن علی، رجال، قم، مکتبه الدّداوری، ۱۳۹۸ق، ص۱۲۱.

پیوند به بیرون

  • منبع مقاله: